سلام

تا شنبه نیستم

نظرات 8 + ارسال نظر
زیتون شنبه 14 تیر 1393 ساعت 18:36

خداییش فقط واسه اینکه وسوسه نشی جواب کامنتمو بدی چیزی نمی نویسم که مجبور نشی گوشی رو زیاد دستت بگیری.
برای سلامتیت دعا میکنم و هرروز سر میزنم ببینم اومدی یا نه.
خییییییییییلی مواظب خودت باش. تولد حامد مبارک باشه

آخه تو چرا اینقدر مهربووووونی؟؟؟ :-*****

زیتون شنبه 7 تیر 1393 ساعت 16:19

من همانا زیتون میباشد!
یه نفر با اسم من واسم کامنت گذاشته بود و تو خصوصی نوشته بود که وبت به "من" حساسه! هروقت مینویسم "من" ، کامنتم ثبت نمیشه. منم میخواستم ببینم چی میگه با "من" تو وب خودم و اینجا و دوجای دیگه کامنت نهادم! حساس هم نبود! چه میدونم. سرکار بودم انگار. خلاصه "من" تو سیستم مشخصات ثبت شد. الان دیلیتش نموییدم

چه بامزه :دی من :دی

من شنبه 7 تیر 1393 ساعت 16:12

سلام دوس جون :) :*
نکنه سرماخوردگی نباشه؟ نکنه نی نی باشه؟

سلام دوست مهربونم. خودمم مشکوک شدم یکم ولی فکر نکنم
سردردای شدیدی میگیرم که از دوشنبه یکدفعه شروع شد و شدید شد
در حدیه که از خواب بیدارم میکنه
فعلا دکتر گفته اصلا و ابدا حق نداری با لپتاپ و گوشی کار کنی تا چند روز
الانم یواشکی با گوشی اومدم و واسه همین میترسم کامنتای دیگتو تایید کنم و یهو دستم به تایید خصوصیا بخوره
دعا کن زود خوب شم و میگرن نباشه و بیام. وااای چقدر موضوع برای نوشتن از دست دادم
روز کنکور خیلی به یاد تو و زیتونک بودم
صالح میگفت سخت بوده کنکدر ریاضی
اما دیگه نگران نباشید و باقی هر چه پیش آید خوش است
انرژیاتونو نگهدارید واسه انتخاب رشته که خودش یه پروسه ی مفصله
من برم که حامد اومد. امروز تولدشه. دیشب از خونه ی مامانم برگشتیم و امروز و فردا حامد خونست و سه شنبه براش تولد گرفتم. کوفته بادمجون خیلی خوشمزست ولی بلد نیستم. سه شنبه از جاریم میپرسم بهت میگم. میبوسمت. دعا کن زودی خوب شم و برگردم به آغوش تکنولوژی. بووووس

زیتون سه‌شنبه 3 تیر 1393 ساعت 18:35

ای بابا مریض شدی؟ دوهوا شدی حتما
آره دیگه ما مامانا به درد اینجور وقتا میخوریم

وای مینا قلبم تو حلقمه. نمیدونی چه استرسی دارم و چطور استادانه جلوی زیتونک میخندم و شوخی میکنم و سربسرش میذارم. دو روز دیگه مونده فقط
ای بسوزه پدر کنکور

زیتون سه‌شنبه 3 تیر 1393 ساعت 16:32

سه شنبه س



فقط میام واسه احوالپرسی
تاهروقت احتیاج داری بخواب :****

فکر میکردم بیحالیم از کم خوابیه اما فهمیدم سرما خورده و مریضم به شدت
اومدم خونه مامانم که استراحت کنم و مواظبم باشه
این چند خطو با گوشی نوشتم
فعلا چند روز اینجا هستم تا خوب شم
نمیبوسمت چون مریض میشی

ولی دوستت که دارم دوست جونم

زیتون یکشنبه 1 تیر 1393 ساعت 17:14

خانم امروز یکشنبه س.
یک روز غیبت غیرموجه دارین


سلام
هستم ولی خستم
میام زود
خوب خوبم
رفته بودم شمال
فقط الان حس نوشتن ندارم
شدیدا خسته و کم خوابم
زود میام دوست مهربونم
بوس برای مهربونیت :-***

زیتون چهارشنبه 28 خرداد 1393 ساعت 08:00

و ضمنا امیدوارم هرجا که رفتی بهت خوش بگذره هوار هوار هوار تا
یعنی ببین چه اوضاعی دارم که ده پونزده ساعت طول کشید تا یادم بیاد باید اینم مینوشتم
و دیگه اینکه زود و سلامت و سرحال برگرد :***

زیتون سه‌شنبه 27 خرداد 1393 ساعت 18:08

مرسی که خبر دادی عزیزدلم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد